26.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روشنگری «شمعون گوهریان» از کلیمیان مقیم یزد از تاریخچه صهیونیست ها/
صهیونیست ها یهودی نیستند. ما اینها را به عنوان نماینده خودمان قبول نداریم...
🇮🇷#روایتدارالعباده | روایت مردم یزد
🆔@revayateyazd
برای دیدن دیگر روایتها به کانال #روایتدارالعباده بپیوندید.
📌#روایت_محرم
📌#حسینیه_ایران
روضهدار (۱)
چهار سال است دهه اول محرم که می شود، همه شیفت های کاری ام را جابجا می کنم و با دوربینم در کوچه پس کوچههای یزد قدم میزنم؛ در خانههایی که هر محرم با بوی اسپند و نوای روضه جان میگیرند، تلاش میکنم ردّ زندگی روضهداران را ثبت کنم، آرام و مداوم!
نمیدانم این مسیر چند سال دیگر ادامه دارد، اما میدانم هنوز حرفهای ناگفته زیادی باقی مانده...
روضهی معروف «جلال مرشد مالمیر» یکی از روضههای قدیمی یزد است که سالهاست توسط داماد او، حاج عبدالحسین حاجیبیکی، در خانهاش برگزار میشود؛ پیرمردی آرام، خوشرو و دوستداشتنی.
روضه این خانه یک تفاوت جدی با بسیاری از روضه ها داشت؛ به پیشنهاد پسرهای حاج عبدالحسین بین روضه ها یک متخصص اورژانس یا آتش نشان یا مشاور خانواده هم سخنرانی می کرد.
اما امسال وقتی وارد خانهاش شدم، صاحب روضه را کنار در ندیدم، روی تختی در گوشهی حیاط خوابیده بود.
پسرش گفت: «چند روزیست مریض شده، اما خودش خواسته برایش تخت بگذاریم تا در روضه حاضر باشد.»
دههی اول که تمام شد، حاج عبدالحسین هم رفت...
انگار آمده بود فقط دهه را به پایان برساند و بعد راهی شود؛ آرام، بیصدا، درست مثل همیشه!
ادامه دارد...
علی حسن زاده
دوشنبه | ۲۳ تیرماه ۱۴۰۴ | #یزد
🇮🇷#روایتدارالعباده | روایت مردم یزد
@revayateyazd
برای دیدن دیگر روایتها به کانال #روایتدارالعباده بپیوندید.
📌#روایت_محرم
📌#حسینیه_ایران
روضهدار (۲)
امروز به جای عکاسی از زندگی روزمره یک روضهدار، تشییع او را عکاسی کردم! تشییعی که ثبتش برای من آسان نبود.
موقع دفن، یک تکه از پوش قدیمی و معروف خانهاش را روی کفن گذاشتند. شاید این پوش، همان نشانهای باشد که در آن دنیا شفاعتش کند...
هرچند این حرف من غلط زیادی است؛ مگر می شود حسین روضه دارش را فراموش کند یا برای شفاعتش نیاز به نشانه داشته باشد؛ والله نه!
شاید این پوش بیرقی می شود در دستان حاج عبدالحسین حاجیبیکی تا در عالم محشر چشم ها را به خود جذب کند و همه بگویند: ببینید روضه دار حسین آمد.
علی حسن زاده
دوشنبه | ۲۳ تیرماه ۱۴۰۴ | #یزد
🇮🇷#روایتدارالعباده | روایت مردم یزد
@revayateyazd
برای دیدن دیگر روایتها به کانال #روایتدارالعباده بپیوندید.
#قطعنامه_۵۹۸
شاید جنگ پایان یافته باشد
اما مبارزه هرگز پایان نخواهد یافت
زنهار این غفلتی که
من و تو را فرا گرفته،
ظلمات جهنم است
🌷سید شهیدان اهل قلم سیدمرتضی آوینی🌷
📆 ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷؛
سالروز پذیرش قطعنامه ۵۹۸
🇮🇷#روایتدارالعباده | روایت مردم یزد
@revayateyazd
برای دیدن دیگر روایتها به کانال #روایتدارالعباده بپیوندید.
#قطعنامه_۵۹۸
📆 ۲۷ تیر۱۳۶۷ سالروز پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران / پایان جنگ
💠 به برکت وجود همین جوانان دلاور و غیور بود که حتی یک وجب از خاک میهن عزیزمان کم نشد!
❗️امروز صدام کجاست؟
🇮🇷#روایتدارالعباده | روایت مردم یزد
@revayateyazd
برای دیدن دیگر روایتها به کانال #روایتدارالعباده بپیوندید.
20.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 بدون تعارف با همسر و فرزند شهید حاجیزاده
🔸همسر شهید: رژیم صهیونیستی در شبی که سردار را به شهادت رساند به خانۀ ما هم حمله کرد.
🇮🇷#روایتدارالعباده | روایت مردم یزد
@revayateyazd
4.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️من گرسنهام‼️
#جیمو، پیام کودکان غزه رو برای ما گفته
💔 در چند روز اخیر، ۱۷ کودک در غزه به خاطر گرسنگی و سوء تغذیه جان خودشون رو از دست دادهن
با توجه به ممانعت اسرائیل از ورود غذا و شیر خشک، متأسفانه احتمال میره در روزهای آینده این آمار به صورت تصاعدی بالاتر هم بره😞
✅ به قول سعید زیاد، تحلیلگر فلسطینی، مردم غزه «گرسنه» نیستند، به آنها «تعمدّاً گرسنگی میدهند»!
محمدعلی جعفری
دوشنبه | ۳۰ تیرماه ۱۴۰۴ | #یزد
🇮🇷#روایتدارالعباده | روایت مردم یزد
@revayateyazd
برای دیدن دیگر روایتها به کانال #روایتدارالعباده بپیوندید.
هیچوقت فکر نمیکردم بین غذا خوردن و لیوان آب یخ جلوی روم، یادم به صورت دختر بچه ای بیوفته که داره واسه قطره ای آب و غذا التماس از صورتش میباره!
یا اون طفلی که کاسۀ خاک دستشه و با زجه داره خاک میخوره .
قطعا اینکه نتونستم سمت گاز برم و نسبت به غذا درست کردن متنفر شدم بی دلیل نیست ...
#غزه
مهدیه یزدانی
سهشنبه | ۳۱ تیرماه ۱۴۰۴ | #یزد
🇮🇷#روایتدارالعباده | روایت مردم یزد
@revayateyazd
برای دیدن دیگر روایتها به کانال #روایتدارالعباده بپیوندید.
🔸از این به بعد باید محتاطانهتر از واژهها استفاده کنم🔸
خسته از بدو بدوهای صبح تا ظهر، دستها را میشورم و میروم توی اتاق استراحت. ساندویچی که از خانه آوردهام را از کیسه بیرون میکشم و گاز میزنم. ساندویچم تمام میشود ولی هنوز گرسنهام. به ته مانده آذوقه توی کیفم نگاه میکنم. یک کیک و یک سیب. فکر میکنم باید تا ۸ شب شیفت باشم و بهتر است اینها را نگه دارم برای عصر. باز حس گرسنگی مثل ماری آرام بین معده و رودههایم میخزد و نیش میزند. فکر میکنم بروم از بوفه درمانگاه چیزی بخرم. کیف پول را از کیف بیرون میکشم. طرح فانتزی دختر موفرفری روی آن نگاهم میکند، بعد یکباره تیلههای سیاه چشمش درشت و درشتتر میشود، قد یک گوی؛ از آنهایی که جادوگرهای توی فیلمها دارند و از توی آن دنیا را میبینند. من هم توی این کرهی شفاف چیزهایی میبینم. کودکانی رنجور با شانههای افتاده و سر و صورت خاک آلود، صورتهای استخوانی تو رفته، چشمهایی به گود نشسته و انگشتهای باریک و کشیده که دور ظرفهایی حلبی حلقه زدند، همگی مقابلم صف کشیدند به انتظار لقمهای نان.
یک آن مار گرسنگی درونم تبدیل میشود به اژدهایی خشمگین، چنگ میاندازد به تمام سلولهایم. زبانههای آتش را میکشد به معدهام. دهانم تلخ میشود. محتویات معدهام تا وسط راه بالا میآیند، و حس تهوع جای حس قبلی را میگیرد. مثل زنان پا به ماه که به کسی یا چیزی حساس میشوند و حالشان بد میشود، نسبت به بیدردی خودم، به انتخاب واژههایم و حسهایی که تجربه میکنم حالم بد میشود. اگر بعد از خوردن این ساندویچ پر ملامت من هنوز از کلمهی گرسنگی استفاده میکنم پس برای حسی که این روزها بچههای غزه دارند تجربه میکنند چه واژهای باید به کار برد؟ چه کلمهای حق مطلب را ادا میکند و این حس و حالشان را میتواند شرح دهد؟ گاهی چقدر واژهها از رساندن عمق یک حقیقت فلج میشوند. دیگر طاقت نگاه کردن به این گوی جهان نما را ندارم. کیفم را پرت میکنم توی کمد. فکر میکنم از این به بعد باید کمی محتاطانهتر از واژههای گرسنگی و تشنگی استفاده کنم.
زهرا نجفی یزدی
چهارشنبه | ۱ مرداد ۱۴۰۴ | #یزد
#مردم_مظلوم_غزه
#گرسنگی
#مرگ_بر_اسرائیل
🇮🇷#روایتدارالعباده | روایت مردم یزد
@revayateyazd
برای دیدن دیگر روایتها به کانال #روایتدارالعباده بپیوندید.
🇮🇷 شهادت سرباز یزدی در عملیات تروریستی امروز زاهدان
🔹 نیما کریمی سرباز یزدی امروز (شنبه ۴ مرداد) ورودی دادگستری زاهدان در حال نگهبانی بوده که با حمله ناجوانمردانه گروهک تروریستی جیش الظلم و پرتاب نارنجک به درجه رفیع شهادت نائل آمده است.
🔹 شهید نیما کریمی از اهالی اسلام آباد رستاق و از سینه زنان هیئت عاشورا بود که این روزها در صفحه شخصی خود از نگرانی جاماندن از زیارت اربعین روایت می کرد.
#شهید_نیما_کریمی
#حادثه_تروریستی_زاهدان
🇮🇷#روایتدارالعباده | روایت مردم یزد
@revayateyazd
برای دیدن دیگر روایتها به کانال #روایتدارالعباده بپیوندید.