روی حسین، مهر دل‌آرای زینب است مـوی حسین، لیلۀ اسـرای زینب است دارالزیــاره و حــرم قـدس کبریاست هر سینه‌ای که طور تجلای زینب است هر لحظه‌ای که بگذرد از گردش زمان در چشم ما قیامت کبرای زینب است فریـاد خــون پـاک شهیـدان کـربلا تا روز حشر، خطبۀ غرای زینب است مکتب نرفتــه عالمــۀ عالــم وجـود ایثار و صبر، درس الفبای زینب است مگـذار اشـک دیده‌ات افتد به روی خاک این اشک نیست، گوهر دریای زینب است در روز حشــر، آینــۀ نـــور مــی‌شود پرونده‌ای که مهر به امضای زینب است با یاد کربلا، به قنـوت نمـاز شب نام حسین بـر روی لب‌های زینب است خــون حسیــن یافــت بقـا از خطابـه‌اش دیــن سرفــرازِ همـت والای زینـب است شب‌های بی‌حسین که ذکر حسین داشت شب‌هـای قـدر و لیلۀ احیـای زینب است رأس حسین: طــور تجـلا بـه نــوک نی بــازار کوفـه: سینـۀ سینـای زینب است افتاده‌انــد زنـگ شترهــا هــم از صـدا ایــن معجــز اشاره و ایمای زینب است آنچه حیات داد به قـرآن و اهــل‌بیت خون حسین و منطقِ گویای زینب است چــون جــای تازیانــه بــر انــدام مــادرش آثــار کعــب نیــزه بــه اعضـای زینب است وقتــی کنــار طشـت طــلا ایستــاده است چشـم حسیـن بــر قــد و بالای زینب است...