ای بیروت! تو آن شمشیری که چون زخم دید و به خون آغشته شد، آبدیده تر شد... و آن عودی که هر چه سوخت عطرآگین تر شد... بیروت! ای آهوی زخم دیده! سرشکم را چونان مرهمی بر تنت بپذیر.... که تو سزاوار درد نیستی