🔥نفرین امام 🔥 ✍🏻 خوارزمی در "مقتل الحسین(ع)" می ‌نویسد؛ در روز عمر بن سعد سپاه خود را براى جنگ با امام حسین علیه السلام آراست و پرچم ‌ها را در جاى خود برافراشت و امام نیز سپاه خود را به میمنه و میسره و قلب، نظام بخشید. سپاه ابن سعد از هر طرف بر امام حسین علیه السلام احاطه کردند و حلقه محاصره را بر آن حضرت و یارانش تنگ ساختند. ⚠️امام علیه السلام از میان لشکر خویش بیرون آمد و در برابر صفوف دشمن قرار گرفت و از آنان خواست تا سکوت کنند و به سخنان وی گوش فرا دهند؛ ولی آن ها همچنان سر و صدا و هلهله می ‌نمودند که حسین بن علی علیهما السلام به آنها فرمود: "وای بر شما! چرا ساکت نمى‌شوید تا سخنان مرا گوش کنید؟! من شما را به راه راست دعوت مى ‌کنم. هر کس از من پیروی کند، خوشبخت و سعادتمند است و هر کس عصیان و مخالفت ورزد، از هلاک ‌شدگان است و همه شما سرکشی هستید و با دستور من مخالفت می ‌کنید که به گفتارم گوش فرا نمی ‌دهید. آری! در اثر هدایای حرامی که به دست شما رسیده (جوایزى که براى کشتن من گرفتید) و در اثر غذاهای حرام و لقمه ‌های غیرمشروعی که شکم ‌های شما از آنها انباشته شده، خدا این چنین بر دل ‌های شما مهر زده است. وای بر شما! آیا ساکت نمی شوید؟" ▫️چون سخن امام(ع) بدین جا رسید، لشکریان عمرسعد یکدیگر را سرزنش کرده و گفتند: گوش فرا دهید! و همدیگر را وادار به استماع سخنان آن حضرت نمودند. چون سکوت بر صفوف دشمن حاکم گردید، امام(ع) در ادامه سخنانش چنین فرمود: ▪️ای مردم! هلاکت و اندوه همیشگى بر شما باد! که با اشتیاق فراوان ما را به یاری خود خواندید و آن گاه که به فریاد شما جواب مثبت دادیم و به سرعت به سوی شما شتافتیم، شمشیرى را که براى دفاع از ما به دست گرفته بودید به روى ما کشیدید و آتش فتنه ‌ای را که دشمن مشترک برافروخته بود، علیه ما شعله ‌ور ساختید. به حمایت و پشتیبانی دشمنانتان و علیه پیشوایانتان به پا خاستید؛ بدون این که این دشمنان قدم عدل و دادی به نفع شما بردارند یا امید خیری از آنان داشته باشید؛ به جز اندک مال حرام و زندگى پستى که بدان طمع دارید. ▪️قدری آرام! وای بر شما! که روی از ما برتافتید و از یاری ما سرباز زدید بدون این که خطایی از ما سرزده باشد یا رأی و عقیده نادرستی از ما مشاهده کرده باشید. ▪️بلیه ها و رسوایی ‌ها دامنگیرتان باد! چرا در آن وقتیکه شمشیرها در غلاف بود، و نفوس آرام، و رأی ‌ها هنوز در قتال مستحکم نگردیده بود؛ ما را رها ننمودید؟! بلکه مانند سیل ملخ بسوی فتنه گسیل شدید! و مانند پروانه در فتنه به هم ریختید! ▪️رویتان سیاه! شمایید همان طاغوت ‌هاى این امّت و از ته ‌ماندگان احزاب فاسد که قرآن را پشت سرانداخته ‌اید. از دماغ شیطان درافتاده ‌اید و از گروه جنایتکاران و تحریف ‌کنندگان کتاب و خاموش ‌کنندگان سنن می‌ باشید که فرزندان پیامبران را می ‌کشید و نسل اوصیا را از بین می ‌برید. شمایید ملحق ‌کنندگان ناپاکان به صاحبانِ نسب ‌هاى پاک و آزاردهندگان مؤمنان و فریادرسان رهبران استهزاگر که قرآن را پاره پاره کردند. ▪️شما اکنون به ابن حرب (معاویه) و پیروانش اتکا و اعتماد نموده و دست از یاری ما برمی ‌دارید؟! آرى به خدا سوگند! که این پیمان‌شکنى خوى دیرینه شماست و ریشه ‌هاى وجود شما بر آن استوار گشته و شاخه ‌هاى شما از آن رشد یافته و دلهاى شما بر آن روییده و سینه ‌هاى شما با آن پوشیده است. ▪️شما به آن میوه نامبارکی می ‌مانید که در گلوی باغبان رنج‌ دیده ‌اش گیر کند و در کام سارق ستمگرش شیرین و لذت بخش باشد. ▪️لعنت خدا بر پیمان‌شکنان! که پیمان خویش را پس از تأکید و محکم ساختن آن می ‌شکنند و شما خدا را بر پیمان ‌های خود کفیل و ضامن قرار داده بودید و به خدا سوگند! که همان پیمان ‌شکنان هستید. ▪️آگاه باشید که این فرومایه (ابن زیاد) و فرزند فرومایه، مرا در بین دو راهی شمشیر و ذلت قرار داده است و هیهات که ما به زیر بار ذلت برویم؛ زیرا خدا و پیامبرش و مؤمنان از این که ما ذلت را بپذیریم، ابا دارند و دامن‌ های پاک مادران ما و مغزهای باغیرت و نفوس با شرافت پدران ما روا نمی ‌دارند که اطاعت افراد لئیم و پست را بر قتلگاه کرام و نیک ‌منشان مقدم بداریم. آگاه باشید که من وظیفه نصحیت و موعظه خود را انجام دادم و آگاه باشید که من با این گروه کم و با قلت یاران و پشت کردن کمک دهندگان، بر جهاد آماده ‌ام. ادامه دارد... 🔻