😂بچه ننه‌ها برگردند...😂 فرمانده روز اول نارنجکی را انداخت بین جمعیت☄ که بعضی ها ترسیدند. ضامنش را نکشیده بود. بعد به آن ها گفت:« بچه ننه ها برگردید عقب پیش ننه تان. شما به درد جنگ نمی خورید.»😁 یک بار که فرمانده رفته بود توالت، یکی از همین بچه ننه ها رفته بود چند تا سنگ آورده بود ، انداخت روی سقف توالت که فلزی بود و صدای زیادی درست شد.⚡️ فرمانده آمد بیرون. به یک دستش شلوار بود🙈 و دست دیگرش را گرفته بود پشت سرش🤣 یک نفر روی خاکریز نشسته بود. می گفت: « برگردید عقب پیش ننه تان. شما به درد جنگ نمی خورید.» و می خندید.😂😂😂🏃‍♂🏃‍♂