⚫️ پیرامون شهادت جانسوز
#امام_کاظم علیه السلام 7⃣1⃣
💥گزارشی خواندنی از هیبت و جذبه امام
👈🏻 علامه مجلسی رحمهالله
✍🏻 در بعضی از تألیفات اصحاب دیدم: روایت شده وقتی هارون - که خداوند لعنتش کند - تصمیم گرفت که امام موسی بن جعفر علیهم السّلام را به قتل برساند، کُشتن ایشان را به هریک از سربازان و سپاه داران خود که پیشنهاد میکرد، هیچ کدام قبول نکردند. نامهای به کارگزاران خود در ممالک فرنگ نوشت که: برایم گروهی پیدا کنید که خداوند و رسولش را نشناسند، من میخواهم در کاری از آنها کمک بگیرم. گروهی را فرستادند که از اسلام و زبان عربی هیچ چیز نمیدانستند و پنجاه نفری میشدند. وقتی نزد رشید رسیدند، به آنها احترام نمود و از آنها پرسید: پروردگار شما کیست؟ و پیامبرتان چه کسی است؟ گفتند: ما هرگز پروردگار و پیامبری نمیشناسیم. رشید آنها را وارد خانهای که امام علیه السّلام در آن جا زندانی بودند نمود تا حضرت را بکُشند و خودش از روزنه اتاق به تماشای آنها نشست. همینکه چشمشان به امام افتاد، سلاحهای خود را انداختند و بدنشان به لرزه درآمد و به سجده افتادند و به جهت رحم کردن به ایشان گریه میکردند. امام علیه السّلام شروع کردند دست بر سر آنها کشیدن و به زبان خودشان با آنها صحبت کردن و آنها اشک میریختند. وقتی رشید این را دید، ترسید فتنهای برپا شود و بر سر وزیرش فریاد کشید که آنها را بیرون بیاندازد. آنها به جهت احترام ایشان عقب عقب رفتند و سوار بر اسبهای خود شدند و بدون اجازه به طرف شهرهای خویش راه افتادند.
📚 بحارالانوار، ٤٨/٢٤٨
#امام_كاظم
#يا_باب_الحوائج
#شهادت_امام_موسي_كاظم