کمی طولانی و احتمالا تکراری که باز به تکرار ش می ارزد ا✨👇✨✨👇✨ دو نفر از شيعيان در گذرگاهي از بغداد به مجلس بزرگي رسيدند.👳🏻‍♀👳🏻‍♂ پرسيدند: اين مجلس متعلّق به كيست؟ گفتند: مجلس درس امام اعظم یکی ازبزرگان اهل سُنّت است. رفيقِ من كه اسمش فضل بن حسن👳🏻‍♂ بود و شيعه و در عين حال با اطلاع از مباني مذهب بود گفت: من ميروم و با اين مرد مباحثه مي كنم و تا او را ملزم و مجاب نكنم از اين مكان نميروم. 👳🏻‍♀گفتم: اين عالِم بزرگي است و از عهدۀ بحث با او بر نمي آيي.🏻‍♂ 👳🏻‍♂گفت: من معتقد به مذهب حقم و حق مغلوب نميشود وارد مجلس شديم و نشستيم و در يك فرصت مناسب، فضل از جا برخاست و گفت👳🏻‍♂: ايّها العالِم! من برادري دارم كه شيعه است و من هر چه ميخواهم به او بفهمانم كه ابوبكر بعد از پيامبر اكرم(صلی الله علیه واله)، خليفۀ به حق بوده قبول نمي كند و مي گويد علي بن ابيطالب(علیه السلام)، افضل و خليفۀ به حق است. شما يك دليل قاطعي به من ياد بدهيد كه به او بفهمانم و او را به راه راست بياورم.😏 آن عالِم سُنّی گفت: به برادرت بگو بهترين و روشن ترين دليل اين است كه پيامبر اكرم(صلی الله علیه واله) همواره در ميدانهاي جنگ، آن دو بزرگوار !! ( ابوبكر و عمر) را كنار خود مي نشاند و علي(علیه السلام) را مقابل نيزه و شمشير دشمن ميفرستاد و اين نشان مي دهد كه آن دو نفر، محبوبِ پيامبر(صلی الله علیه واله) بوده‌اند و چون آنحضرت(صلی الله علیه واله) ميخواسته كه آنها بعد از خودش جانشين باشند، آنها را حفظ ميكرد و چون علي(علیه السلام) را دوست نميداشت طردش ميكرد و به ميدان ميفرستاد تا كشته شود و اين بهترين دليل بر افضليت ابوبكر و عمر است!☺ فضل گفت👳🏻‍♂: بله، من اين را به برادرم مي گويم ولي او از قرآن به من جواب ميدهد كه فرموده است: « خداوند، مجاهدين را بر قاعدين و (نشستگان) برتري داده و اجري بزرگ براي آنان آماده است.!!» و به حكم اين آيه، علي(علیه السلام) چون مجاهد بوده افضل از ابوبكر وعمراست كه قاعد بوده اند.🏻‍♂✌ عالِم سُنّی پاسخ داد: به او بگو از اين بهتر ميخواهي كه ابوبكر و عمر قبرشان كنار قبرِ پيامبر(صلی الله علیه واله) و چسبيده به قبر آن حضرت(صلی الله علیه واله) است در حالي كه قبرِ علي(علیه السلام) از قبر پيامبر(صلی الله علیه واله) دور افتاده و در عراق است.☺ فضل گفت👳🏻‍♂: بله، اين را هم به برادرم ميگويم. امّا او ميگويد آنها غاصبانه در كنارِ پيامبر اكرم(صلی الله علیه واله) دفن شده اند، براي اينكه خداوند فرموده است «اي مؤمنان! بدون اذن و اجازۀ پيامبر(صلی الله علیه واله) داخل خانه‌اش نشويد...» و مي دانيم كه رسول اكرم(صلی الله علیه واله) در خانۀ خودش دفن شده و آن دو نفر بدون اِذن در خانۀ آن حضرت(صلی الله علیه واله) دفن شده اند و محل دفن ايشان غصبي است. عالِم سُنّی مذهب كه از اين گفتگو سخت ناراحت شده بود تأمّلي كرد و سپس با لحني تند گفت😡: به اين برادرِ خبيثت بگو آنها (ابوبکر و عمر) غاصبانه در خانه پيامبر دفن نشده‌اند، بلكه عايشه و حفصه كه دختران آن دو بزرگوار و همسران پيامبر(صلی الله علیه واله) بودند و از پيامبر (صلی الله علیه واله) مهريه طلبكار بودند، پدرانشان را در مهريه خودشان دفن كردند.☺ فضل گفت👳🏻‍♂: بله، من اين مطلب را هم به برادرم گفته‌ام، ولي او باز آيه‌اي براي من ميخواند و ميگويد پيامبر صلي الله عليه و آله به همسرانش بدهكار نبوده براي اينكه خداوند فرموده است: «اي پيامبر(صلی الله علیه واله)! ما همسران تو را كه مهرشان را پرداخته‌اي، برایِ تو حلال كرديم.» طبق اين آيه، پيامبر اكرم(صلی الله علیه واله) مهريۀ زن هايش را داده بود و وقتي كه از دنيا رفت به زنهايش بدهكار نبوده است. عالِم سُنّی اندكي تأمّل كرد و گفت😒: به اين برادرت بگو درست است كه همسرانِ پيامبر(صلی الله علیه واله)، مهريّه طلبكار نبوده‌اند، اما سهمُ‌الارث كه از ماتَرَكِ پيامبر(صلی الله علیه واله) داشته‌اند و ماتَرَك (يعني آنچه پيامبر اكرم(صلی الله علیه واله) بعد از مرگش از خود باقي گذاشته) نيز همين خانه‌اش بوده و شرعاً سهمي هم از آن خانه به همسرانش ميرسد و چون عايشه و حفصه وارثِ پيامبر (صلی الله علیه واله)بوده اند لذا پدرانشان را در سهم‌ُالارثِ خودشان دفن كرده‌اند و بنابراين غصبي در كار نبوده است.😌 فضل گفت👳🏻‍♂: بله، من اين را هم به برادرم گفته‌ام ولي او ميگويد شما آقايانِ سُنّي‌ها مگر نميگوييد كه پيامبر(صلی الله علیه واله) ارث نمي گذارد و خودتان حديث نقل مي كنيد كه پيامبر اكرم(صلی الله علیه واله) فرموده است «ما پيامبران اصلاً ارث نميگذاريم و هر چه از ما باقي مانده صدقه است.!🤔» پس طبق گفته خودتان عايشه و حفصه سهم الارث نداشته‌اند. به همان دليلي كه شما حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را از فدك محروم كرديد و گفتید....