⚠️با دقت و حوصله خوانده شود
#کاوشگر
❓چرا اسرائیل با هرگونه توافق هستهای میان آمریکا و ایران مخالفت خواهد کرد؟
📝 دنی سیترینوویتس
📮آتلانتیک کانسل
دولت اسرائیل و بنیامین نتانیاهو به دلایل مختلفی از انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور آمریکا استقبال کردند
اما مهمترین دلیل آن موضع او در قبال ایران بود
به نظر میرسید اسرائیل امیدوار بود که انتخاب ترامپ فرصتی برای حمله نظامی به تأسیسات هستهای تهران را فراهم آورد
حضور نظامی گستردهتر آمریکا در منطقه و تهدیدهای مقامات بلندپایه آمریکائی مبنی بر اینکه اگر ایران برنامه هستهای خود را به طور کامل برنچیند با پیامدهای جدی روبرو خواهد شد
برای اسرائیل نشانهای بود از اینکه ایالات متحده در استفاده از نیروی نظامی جدی است و قصد حمله به ایران را دارد یا دستکم از حمله احتمالی اسرائیل پشتیبانی خواهد کرد
با این حال
اعلام تمایل ترامپ برای آغاز مذاکرات هستهای با ایران در دیدارش با نتانیاهو در ماه گذشته، دولت اسرائیل را غافلگیر کرد
افزون بر این، پس از چند دور مذاکره میان تهران و واشنگتن، روشن شد که هر دو طرف واقعاً به دستیابی به توافق علاقهمندند
در این میان، به نظر میرسد آمریکا از خواسته بنیادی خود مبنی بر برچیدن کامل سایتهای غنیسازی تهران عقبنشینی کرده و به محدودسازی برنامه موجود رضایت داده است
این مذاکرات با ایران شکاف چشمگیری میان واشنگتن و متحدش اسرائیل را به نمایش گذاشت
شکافی که همچنین در مرکز مخالفت شدید نتانیاهو با توافق هستهای سال ۲۰۱۵ در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما قرار داشت
از دیدگاه اسرائیل، برنامه هستهای ایران بیتردید یک معضل است، اما راهحل آن تنها در حمله به تأسیسات هستهای تهران نیست، بلکه در "تغییر رژیم" نهفته است (تاکید از مترجم است)
هیچ چیز در حال حاضر برای اسرائیل تهدیدآمیزتر از چنین توافقی نیست، حتی اگر توانایی تهران برای ساخت بمب اتمی را بهشدت کاهش دهد، زیرا چنین توافقی ضربه سنگینی به خواست اسرائیل برای فروپاشی رژیم ایران وارد میکند
نتانیاهو چندین بار فرستادگان ویژه خود را برای دیدار با استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا، و تیم او اعزام کرد تا آنها را از مذاکره برای یک توافق باز دارد، اما تلاشها ناکام ماند.
از دید واشنگتن، محدود کردن برنامه هستهای ایران برای جلوگیری از ساخت سلاح هستهای بسیار حیاتی است. این هدف اصلی — اگر نگوییم تنها هدف — ایالات متحده در قبال ایران بوده است، چه در دولتهای دموکرات و چه جمهوریخواه، اما نه تغییر کامل رژیم
این شکاف میان آمریکا و اسرائیل در موضوع تحریمها علیه تهران نیز دیده میشود
از دید اسرائیل، تحریمها ابزاری برای دستیابی به تغییر رژیم در ایران هستند، در حالی که واشنگتن تحریمها را به عنوان اهرم فشار در حوزه هستهای به کار گرفته است
بنابراین، حتی اگر مذاکرات میان ویتکاف و وزیر امور خارجه ایران، عباس عراقچی، به یک توافق «خوب» ختم شود — توافقی که با محدود کردن ظرفیت غنیسازی ایران به ۳.۶۷درصد بدون بند غروب، اجبار تهران به صادر کردن ذخایر غنیشده فعلی، برچیدن سانتریفیوژهای پیشرفته، و نظارت جدی و مداوم «بدون بند خروج» بیانجامد — اسرائیل این توافق را خطری جدی خواهد دانست
این صرفاً به دلیل آن نیست که توافق شامل محدودیتهایی برای سایر مؤلفههای تهدید ایران
مانند برنامه موشکی یا حمایت از گروههای نیابتیاش در سراسر خاورمیانه نمیشود، بلکه عمدتاً به این دلیل است که چنین توافقی رژیم کنونی تهران را تقویت خواهد کرد
از جمله با گشایش اقتصادی قابل توجهی که رژیم دریافت میکند و مشروعیت سیاسی تازهای که پس از توافق با واشنگتن کسب خواهد کرد
افزون بر این، بهبود اقتصادی در تهران به رهبری آن اجازه خواهد داد که سیستم امنیتی خود را ارتقا دهد و حتی حمایت از نیروهای نیابتی خود در منطقه را افزایش دهد
از نگاه اسرائیل، «فرصت طلایی» برای سرنگونی رژیم، با توجه به ضعف کنونیاش، از بین خواهد رفت
علاوه بر این، یک توافق هستهای میان تهران و واشنگتن، قدرت چانهزنی اسرائیل در برابر دولت جدید آمریکا — که همین حالا هم کاهش یافته — را بیش از پیش تضعیف خواهد کرد و لذا چنین توافقی اسرائیل را برای اقدام نظامی علیه ایران با دشواری زیادی روبرو خواهدکرد
حتی در سطح سیاسی نیز در داخل اسرائیل، نوعی اجماع درباره ضرورت حمله به ایران وجود دارد
نتانیاهو که نمیخواهد از سوی رهبران اپوزیسیون، که آنان نیز مواضعی افراطی در قبال ایران دارند، دور زده شود، نمیتواند به عنوان حامی توافق آمریکا و ایران دیده شود، حتی اگر در خفا نظر دیگری داشته باشد
شاهد این مدعا آن است که نتانیاهو خواستار اجرای «مدل لیبی» در مورد ایران یعنی برچیدن کامل زیرساختهای غنیسازی در ایران شده است