♨️زبانحال امام حسین علیه‌السلام خطاب به زائرانشان:👇🏻👇🏻 تِزورونی اَعاهِـدکُم . تِـعِـرفـونی شَفیـع الکُم. أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهه أسامیکُم . هَلابیکُم یا زِوّاری هَلابیکُم 👈🏻زیارتم می کنید به شما قول میدهم . شما مرا می‌شناسید شفیع برایتان هستم . اسامیتان را ثبت میکنم اسامیتان را. خوش‌آمدید ای زائرانم . خوش آمدید . 🔹 وَ حَـگّ چَفِّ الکَفیل و الجود وَ الرّایه . أنا وْ عَبّاسْ وَیّاکُم یَا مَشّایه . یا مَن بِعْـتو النُفوسْ و جِئتـو شَرّایه 👈🏻 قسم به حقّ دست ضامن و بخشش و پرچم او .من و عبّاس با شما هستیم ای پیادگان . ای کسانی که جانهایتان را فروختید و برای خرید زیارتم آمدید . 🔹 عَلَیّ واجِبْ اَوافیکُم یَا وَفّـایه . تواسینی شَعائرْکُم . تْرَوّینی مَدامِعْـکُم . اَواسیکُم أنَـا وْ جَرْحـی أواسیکُم .هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم . 👈🏻 بر من واجب است به شما وفا کنم ای وفاداران . عزاداریتان به من دلداری میدهد .اشکهایتان مرا سیراب میکند . من و زخمهایم به شما دلداری میدهیم .خوش آمدید ای زائرانِ من . خوش آمدید . 🔹 هَلِه یَلْ ما نِسیْتْ و عَلْ وَعِدْ تِحْـضَـرْ . إجِیْـتْ و لا یْـهَـمَّـکْ لا بَرِدْ لا حَرّ . وَ حگ دَمْـعِ العَـقیله و طَبرَة الأکبَر . اَحَضْـرَکْ و ما أعوفَکْ ساعـة المَحْـشَرْ . 👈🏻 خوش آمدی ای که فراموش نکردی و بر وعده حاضر میشوی . آمدی و نه گرما و نه سرما برایت مهم نبودند . قسم به حقّ اشک بانوی گرامی و فرق شکافته اکبر . پیشت حاضر میشوم و وقت محشر رهایت نمیکنم . 🔹 عَلَی المَـوعِـدْ اَجی یَمکُم و لا اَبْـعَـدْ و اعوفْ عَنْـکُم . مُحامیکُم وَ حَگ حِیدَرْ مُحامیکُم . هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم. 👈🏻 در وقت دیدار پیشتان می‌آیم و دور نمیشوم و رهایتان نمیسازم .پشتیبانتان هستم به حقّ حیدر پشتیبانتان هستم! خوش آمدید ای زائرانِ من . خوش آمدید . 🔹 یَـا هَـلْـشایِلْ رایه وْ جایْ گاصِدنی . تِـعْـرُف رایَتَـکْ بی مَن تُذَکِّـرْنی ؟ بِلـگِطَعو چْفوفه وْ صاحْ اِدْرِکْـنی . صِحِتْ وَیلاه یا اخویه وْ ظَهَرْ مِحْنی . 👈🏻 ای آنکه پرچم را برداشته‌ای وآمده‌ای قصد دیدارم کنی . میدانی پرچمت مرا یاد چه کسی می‌اندازد؟ به آن دست بریده که فریاد زد : مرا دریاب . فریاد زدم بی‌برادر شدم و اندوهم بر من آشکار شد .😭 🔹 کِسَرْ ظَهری سَهَمْ هَجْـرَکْ . نِفَدْ صَبری بَعَدْ عُمـرَکْ . اُوَصّیکُمْ عَلَی الرّایِه اُوَصّیکُمْ . هَـله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم . 👈🏻 تیر هجرانت کمرم را شکست . بعد از زندگی تو صبرم به پایان رسید . شما را به پرچم سفارش میکنم . سفارش میکنم . خوش آمدید ای زائرانِ من . خوش آمدید . 🔹 یَا مَنْ گاصِدْ إلَیَّ و دَمْـعِه تِجْـریـهْ . اَعرُفْ حاجِتَکْ مو داعی تِحْـچیـهِ . وَ حَـگ نَحـْـرِ الرِّضیع اِلـحاجِه اَگضیهِ . یَا زائرْ عاهَدِتْ کِلْ عِلّه اَشْـفیهِ . 👈🏻 ای آنکه قصد مرا نموده‌ای و اشکت جاری است . حاجتت را میدانم نیازی نیست آن را بگویی .به حقّ گلوی شیرخواره حاجت را برآورده میکنم . ای زائر عهد کرده‌ام هر بیماری را شِفا دهم 👈🏻 اَخو زینب فَرَحْ بیکُمْ . هَله وْ مَرحَبْ یُنادیکُم . یُحَیّیـکُم اَبو الغیـره یْحَیّیـکُم . هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم . 👈🏻برادر زینب به خاطرتان شاد شد . خوش آمدید صدایتان میزند مرد غیرتمند، به شما درود میگوید . سلام میکند . خوش آمدید ای زائرانِ من . خوش آمدید . 🔹 زینبْ مَنْ تُشاهِدکُم تِزورونی ؛ تُنادیکُم لِوَنْ بِالطَّفّ تحضُرونی ! ما اَمْـشی یِسْره وْ لا یَسلِبونی . و لا بسیاطهم غَدَر یْضرِبونی . 👈🏻 زینب هنگامی که مشاهده میکند که زیارتم میکنید ؛ صدایتان میکند ای کاش در جنگ حاضر میشدید که مرا به اسیری نمی‌بردند و مرا غارت نمیکردند . و نه با تازیانه‌های خیانتشان مرا میزدند . 🔹 تُنادینی : أنَا الجیره وْ صَد عَنّی أبو الغیره . اَبَچّیکُم عَلی مْصابه اَبَچّیکُم . هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم . 👈🏻 صدایم میزند : من دربندم و مرد باغیرت از من گرفته شد . شما را بر مصیبت به گریه می‌اندازم . به گریه می‌اندازم . خوش آمدید ای زائرانِ من . خوش آمدید . الشاعر : سیّد عبدالخالق المِحَنّه / القارئ : باسم کربلائی ✊🏻