اتوبوس 🚃سوار شدم چند ایستگاهی که بالا رفت با ترافیک سنگینی🚗 🚕مواجه شدم سریع پیاده شدمو مسیر طولانی رو پیاده رفتم ساعت هشت ونیم شده بود دلم مثله سیر وسرکه می جوشید رسیدم دانشگاه سمانه وفاطمه رو دیدم که به طرف من دارن دوان دوان میان فاطمه :سلام کجایی دختر مگه قرار نبود ساعت ۸اینجا باشی زینب :نپرس ترافیک..... زینب :خوب تریبون آزاد دقیقا چه ساعتی برگزار شد ؟ سمانه:رأس ساعت ۸ از بیشتر دانشگاه ها اومدن رسیدیم جای بوفه دانشگاه تریبون آزاد اونجا برگزار میشد زینب :اوه نماینده مجلس هم که هست فاطمه :استاد قدیری وموسوی رو هم میبینی؟ زینب :آره چی جلسه ای بشه امروز راستی موضوع چیه ؟ سمانه :آقا زاده ها و مسائل اقتصادی ،فقط خوراک تویه زینب