✴️چرا در سوریه حضور داریم / بخش نخست 🔸بارها سوال شده است که ما چرا در سوریه حضور داریم؟ چه دلیلی دارد که ایران باید در سوریه و عراق حضور پیدا کند؟ چرا در امور دیگر کشورها دخالت!! می‌کنیم؟ این دست سوالات که طراح آنها معمولا مخالفان منافع ملی کشور هستند و برخی از دشمنان فارسی‌زبان (بنده آنها را ایرانی نمی‌دانم) مدام در آن دمیده و به دلیل ضعف رسانه‌ای و تبلیغی ما موفق شده‌اند که آن را در ذهن پرسشگر مخاطب ایرانی فرو کنند. این مخاطب از آنجایی که برایش سوال است وقتی می‌پرسد کسی نیست که به او پاسخ دهد. سال‌ها پیش و هنگامی که موضوع اعزام نیروهای مستشاری و عملیاتی کشور به سوریه برای مبارزه با تروریسم مطرح شد، عده‌ای از همه‌جا بی‌خبر عنوان «مدافع حرم» را ساختند، در حالی که بنده همیشه معتقد بوده‌ام که دلیل حضور ما در عراق و سوریه همیشه دفاع از منافع ملی کشورمان بوده است. 🔸سال گذشته در چند یادداشت به دلایل حضور ایران در عراق و سوریه پرداختم، در سلسله یادداشت‌ها تاکید کردم ما برای حفظ منافع ملی خود چاره‌ای جز حضور مستقیم در سوریه و عراق نداشته و اگر به بهای شهادت هزاران نفر و هزینه چند میلیاردی هم شده، باید این حضور را تقویت کنیم. در حالی که کشور به دلیل تجربه‌های بسیار پیشین دچار مشکلات عدیده‌ای در حوزه اقتصادی، به‌ویژه از طرف کشورهای غربی و حمایت کشورهای عربی است، باید جایگاه کشور را در آینده مبادلات اقتصادی و تجاری تقویت کرده و اجازه ندهیم که دیگران این جایگاه را اشغال کنند. اشاره کردم که دسترسی ایران به ساحل مدیترانه بسیار اهمیت دارد و ضرورت این حضور به‌گونه‌ای است که دشمنان کشور همواره در تلاش بوده‌اند تا مانع از شکل‌گیری این واقعیت شوند و همه جنگ نیز بر سر همین مساله صورت گرفته است. 🔸نوشتم که در دوره پهلوی، تیرگی روابط ایران و عراق باعث شد تا ایران نتواند به ساحل مدیترانه دسترسی پیدا کند، پس از انقلاب و دوران جنگ نیز این رویکرد ادامه یافت. هنگامی که در انتفاضه شعبانیه در سال 1992 نیروهای مردمی فقط یک گام تا سرنگونی رژیم بعث فاصله داشتند، امریکایی‌ها وارد عمل شده و صدام عفلقی را در قدرت نگه داشتند تا همچنان ایران پشت دروازه‌های غربی خود با یک دشمن کینه‌توز و شکست‌خورده دست و پنجه نرم کند. امریکایی‌ها هنگامی که عراق را اشغال کردند نیز با حضورشان مانع از دسترسی ایران از طریق خاک عراق و سوریه که متحد تهران به شمار می‌رفت، به دریای مدیترانه شدند. امن شدن نسبی عراق و شروع عصری جدید در عراق که با اخراج اشغالگران امریکایی همراه شد، پس از قرن‌ها نخستین فرصت طلایی را در اختیار ایرانی‌ها قرار داد تا سر اسب مراد را به سمت مدیترانه کج کنند. اما هیچ وقت چنین اجازه‌ای نباید داده می‌شد. 🔸دسترسی ایران به بنادر سوریه از طریق خاک ایران، پیامدهای بسیاری داشت، پیامدهایی که برای خیلی از کشورها زنگ خطر بود، ترکیه که در چهاردهه گذشته خودش را به عنوان پل ارتباطی آسیا و اروپا معرفی کرده بود، به شدت نگران شد، قطری‌ها و سعودی‌ها به این نتیجه رسیدند که ایران می‌تواند نفت و گاز خود را از طریق خط لوله به عراق، سوریه و از آنجا به اروپا صادر کند، امریکایی‌ها فهمیدند که اگر این اتفاق روی دهد، فاصله تجاری چین با اروپا و شمال افریقا به کمتر از یک هفته خواهد رسید، رژیم صهیونیستی با ترس از اینکه اگر راه‌آهن تهران – بغداد – دمشق تاسیس شود، ارتش ایران در کمتر از 24 ساعت پشت مرزهای جولان اشغالی نیروهایش را پیاده خواهد کرد، و به چند دلیل دیگر، خیلی‌ها ترسیدند و اتاق عملیاتی تشکیل دادند که مانع از دسترسی ایران به دریای مدیترانه شوند. 🔸آنها می‌ترسیدند که هندی‌ها و پاکستانی‌ها از همین مسیر با اروپا دست به تجارت بزنند و کشورهای آسیای مرکزی نیز وسوسه شوند که از طریق خاک ایران و بنادر سوریه با اروپا و شمال آفریقا داد و ستد کنند. منافع اقتصادی این دسترسی چنان زیاد بود که دیگر کسی نمی‌توانست بدون ایران زندگی کند و امنیت ایران برای بسیاری از کشورها مهم می‌شد، چرا که ایران دوباره به‌عنوان چهار راه تمدن، می‌توانست فقط با ترانزیت کالا و ارائه خدمات به کشورهای دیگر به سود سرشاری دست بیابد، کما اینکه این مساله یک نتیجه نهایی هم در بر داشت و آن نیز حضور همیشگی و دائم ایران در عراق و سوریه و تبدیل شدن تهران به متحد راهبردی دهلی‌نو و پکن بود که برای ترکیه، امریکا، رژیم اسرائیل و سعودی‌ها به هیچ عنوان قابل پذیرش نبود. ☑️ادمین کانال اخبار سوریه / دوستان می‌خواهید این یادداشت‌ها را در کانال محترم خود منتشر کنید، حتما لطف کرده و آدرس کامل کانال اخبار سوریه را هم ذکر کنید، به‌ویژه کانال‌هایی که مدعی انقلابی‌گری و ارزشی بودن هستند. دزدیدن مطلب و نویسنده‌اش به‌خدا برازنده نیست. 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI