زنی بود که مهمان دوست نداشت...!! روزی همسر او به نزد پیامبر صلوات الله علیه و آله می رود و بازگو می کند . حضرت به مرد می گویند :برو و به همسرت بگو من فردا مهمان شما هستم .فردای آنروز پیامبر صلوات الله علیه و آله مهمان آن زن و مرد می شوند... هنگام رفتن از آن خانه زن می بیند که پشت عبای حضرت , پر از مار و عقرب است . زن فریاد می زند یا محمد(صلوات الله علیه و آله) عبای خود را بیرون بینداز . حضرت می فرمایند: اینها قضا و بلای خانه شماست که من می برم
داستانهای بحارالانوار
#مهمانی
#خانواده
🌸
@AXNEVESHTEHEJAB