در سال ۱۳۴۳ که برای شرکت در مراسم عروسی یکی از اقوام آقای رجایی به تهران رفته بودیم, پس از پایان برنامه چون تعداد مهمانان شهرستانی زیاد بود، قرار شد، آقایان که حدود ۲۰ نفر میشدند، شب را به منزل آقای رجایی بروند و استراحت کنند. وقتی خواستیم بخوابیم ایشان خطاب به همه ما کرد و گفت: اجازه دارم برای نماز صبح بیدار تون کنم؟ همه جواب مثبت دادند.
صبح روز بعد ایشان بیدار شدند و نمازشان را با قرائت بلند خواندند، چون دیدن ما خسته هستیم و بیدار نمی شویم قرآن شان را هم که روزانه می خواندند با صدای بلند تلاوت کردند. وقتی دیدن بعضی ها خیلی خسته هستند شروع کردند یکی یکی ما را به اسم صدا زدند.
#شهید
#درست_انتخاب_کنیم
🌹
@AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا