به روایت همرزم شهید؛
🍃🌹حال و هوای شهدایی که در سوریه سعادت بودن با آنها را داشتم خیلی خاص بود. شهید قربانی هم یکی از عزیزترین دوستان من، که باهم خبر شهادت روح الله کافی زاده را به خانواده اش دادیم که برایش بسیار سخت بود.
محمد جواد خیلی در سوریه روضه حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) می خواند. گاهی که عملیاتی نبود و وقت استراحت بود. محمد جواد را می دیدم که گریه می کند و روضه می خواند. می گفتم برادر بیا بخواب، می گفت نه اینجا وقت خواب نیست.
🍃🌹جواد خیلی شجاع بود. کارهایی می کرد که شاید نیروهای دیگر جرات انجام دادن آن را نداشتند. به هنگام شب دستور این بود که تانک ها را به خط مقدم ببریم. همگی از این کار ترس داشتند اما من و محمد جواد با هم تانکها را بردیم.