هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
🍃🌹شهید هادی شجاع جوانی جنوب شهری بود که ۲۳ آبان ۱۳۶۸ در تهران متولد شد. مادر شهید از کودکی‌های پسرش می‌گوید: «۹ ساله بود. یک روز وقتی آمد خانه، کاپشنش را درآورد، قوطی تیله‌هایش را توی کمد گذاشت و گفت: از این به بعد دیگه نمی‌رم کوچه. گفتم چی شده هادی جانم؟ گفت: تیله‌بازی و الک، دولک دیگه بهم حال نمی‌ده. می‌خوام از این به بعد بچه مثبت بشم. می‌خوام برم بسیج و بسیجی بشم.» 🍃🌹از همان کودکی در مکتب امام حسین (ع) شاگردی کرده بود. خیلی با محرم و صفر مأنوس بودند. محرم که می آمد حال خاصی داشتند، عاشقانه کار می کنند هم شور حسینی داشتند و هم شعور حسینی، آخر هم در محرم شهید شدند. 🌹🍃شهید هادی بعد‌ها وارد دانشگاه می‌شود و بدون اینکه سپاهی باشد، همراه با شهید بیضایی و چند دوست دیگر، تحت نظر سردار شهید محمد ناظری آموزش نظامی می‌بیند خصوصیات اخلاقی شهید 🌹🍃 احترام ایشان به پدر و مادر و خوش اخلاقی ایشان، البته ویژگی های پسندیده دیگری هم کم تأثیر نداشت مثلاً اهمیتی که به نماز می دادند مخصوصا نماز صبح و نماز به جماعت در مسجد.چشم های پاکی داشتند، خیلی هم به فکر نیازمندان بودند. شجاعت ایشان هم مثال زدنی بود. 🌹🍃نحوه شهادت هادی فرمانده ایشان گفتند:« آقا هادی خیلی شجاع بودند، سعی می کردند توی خط مقدم باشند، می خواستیم سنگر را با برگ درخت زیتون استتار کنیم تا از تیررس دشمن به دور باشیم، داوطلب می خواستیم آقا هادی پیش قدم شدند، مشغول استتار بودند که تیر خورد به دست و قلبشان، شاخه درخت زیتون از دستشان افتاد و شهید شد.»