دیوار روحانیت ما به قدر کوتاه شده که بیمار اعصاب و روانم دق و دلیشو سر طلبه‌ی ساده‌ی ساکن روستای پدر چند تا بچه خالی میکنه! امیدوارم ماجرای در خونه رفتن صحت نداشته باشه آخه جلوی چشم بچه پدرو چاقو چاقو کردن...؟! لطفا دعا کنید برای این پدر که زودتر بهبودی کامل به دست بیارن