پس تکلیف ذهن یا شناخت به عنوان حوزه پنجم جنگ چه میشود؟
در اینجا باز هم غرب به فناوری برای ارتقای آگاهی وضعیتی از محیط عملیاتی روی میآورد:
استفاده از ماهواره، فضای سایبر، سکوها و حسگرهای دیجیتال و انواع رادارهای کشف و رصد و هشدار زودهنگام
هدف = ارتقای آگاهی وضعیتی از محیط رزم برای = برتری مانور در میدان نبرد و حملات دقیق آتشباری
بنابراین غرب در این حوزه به دنبال دیجیتالیزه کردن نبرد با فناوریهای پیشرفته اطلاعاتی است
اینجا همان نقطهای است که میتوانیم برخی حرکات رژیم صهیونیست را شناسایی کنیم
برای مثال سید حسن نصرالله در سخنرانی خود گفتند :
که رژیم نیم ساعت قبل از عملیات به دلیل تحرکات نیروهای ما
متوجه حرکت و جابهجایی رزمندگان شد و اقدام به شروع حمله خود کرد.
اما این بخشی از حقیقت است و آنسوی حقیقت نیز جایی است که رژیم صهیونیستی ۴۰ نقطه را در عملیات اربعین بمباران کرده که ۳۸ نقطه آن یک ماه قبل به دستور شهید حاج فواد شکر تخلیه شده است!!
بدون شک تخلیه و جابهجایی این نقاط زیرِ سنگینترین عملیاتِ شناسایی توسط پیشرفتهترین فناوریها ساده نیست
پس بازیگران غیرغربی چگونه، از حوزه ذهن(شناخت) استفاده میکنند؟