✳️ اسماعیل‌هایی برای قربانی کردن! و اکنون در «منا»یی. ابراهیمی، و اسماعیلت را به قربانگاه آورده‌ای. اسماعیل تو کیست؟ چیست؟ مقامت؟ آبرویت؟ موقعیتت؟ شغلت؟ پولت؟ خانه‌ات؟ باغت؟ اتومبیلت؟ معشوقت؟ خانواده‌ات؟ علمت؟ درجه‌ات؟ هنرت؟ روحانیتت؟ لباست؟ نامت؟ نشانت؟ جانت؟ جوانی‌ات؟ زیبایی‌ات؟... من چه می‌دانم؟ این را تو خود می‌دانی. تو خود آن را، او را -هرچه هست و هرکه هست- باید به «منا» آوری و برای قربانی، انتخاب کنی. من فقط می‌توانم نشانی‌هایش را به تو بدهم: آنچه تو را در راه ایمان، ضعیف می‌کند، آنچه تو را در «رفتن»، به «ماندن» می‌خواند، آنچه تو را در راه «مسئولیت» به تردید می‌افکند، آنچه دلبستگی‌اش نمی‌گذارد تا «پیام» را بشنوی، تا حقیقت را اعتراف کنی، آنچه تو را به توجیه و تأویل‌های مصلحت‌جویانه می‌کشاند و عشق به او کور و کرت می‌کند... اسماعیل تو ممکن است یک شخص باشد، یا یک شیء، یا یک حالت، یک وضع، و حتی یک «نقطه ضعف»! انتشارات الهام صفحات ۱۴۵ و ۱۴۶. @Ab_o_Atash