✳️
کودتاگرانی که سرشان بیکلاه ماند!
عبدالکریم قاسم برخلاف مقررات تعیینشده توسط ۱۴ افسر بلندپایه جنبش [افسران آزاد]، ریاست حکومت جدید (رئیس شورای وزیران) و فرماندهی ارتش را در دست گرفت. پس از او عبدالسلام عارف نیز که پیش از ورود عبدالکریم به بغداد، مسئولیت اجرای عملیات انقلاب را بر عهده داشت و نیروهای او به عنوان پشتیبان نیروهای قاسم عمل میکردند، پستهای مهمی در دولت بر عهده گرفت.
قرار بود وزارتخانهها را افراد غیرنظامی در دست گیرند ولی چنین نشد. نیز مقرر شده بود شورایی گسترده برای رهبری کشور تشکیل شود، که این نیز عملی نشد. این امر موجب آزردگی و رنجش خاطر بسیاری از همکاران عبدالکریم شد که منتظر پستها و مقامهای بزرگ بودند. البته به طور صوری، شورای تصمیمگیری برای انجام وظایف رئیسجمهوری ایجاد شد و یکی از افسران به نام نجیب ربیعی به عنوان مسئول آن انتخاب شد ولی شورای مزبور فاقد هرگونه قدرت حقیقی بود.
خلافکاریها، خلف وعدهها و پیمانشکنیهای عبدالکریم نهتنها ادامه داشت، که جنگ قدرت شگفتانگیزی را میان وی و سایر همکارانش در جنبش پدید آورده بود. وی پس از کودتا، پستها، مقامها و وظایف حکومت جدید را طبق خواستههای خود و با توجه به روابط ویژهاش با افراد و نه بر اساس لیاقت، کارایی و میزان مشارکتشان در کودتا تقسیم میکرد. او در آغاز، تمام مراکز حساس و مهم را به همراه عبدالسلام بر عهده گرفت و خود را رئیس کابینه و وزیر دفاع و فرمانده کل نیروهای مسلح قرار داد و بقیه پستها از قبیل معاونت نخستوزیر و وزارت کشور و معاونت فرمانده نیروهای مسلح را به عارف واگذار کرد.
#علی_سعید
#روایت_دیکتاتوری_در_تاریخ_معاصر_عراق
#مهرداد_آزاد
صفحات ۳۲ و ۳۳.
@Ab_o_Atash