✳️
این آدمهای عجول!
شازده کوچولو گفت: سلام!
سوزنبان راهآهن گفت: سلام!
شازده کوچولو پرسید: تو اینجا چه میکنی؟
سوزنبان گفت: من مسافران را دستهدسته تقسیم میکنم و قطارهای حامل هر دسته را گاهی به راست میفرستم و گاهی به چپ.
در همین دم، یک قطار تندرو با چراغهای روشن، که همچون رعد میغرید، اتاقک سوزنبان را به لرزه درآورد.
شازده کوچولو گفت: اینها خیلی عجله دارند. پی چه میگردند؟
سوزنبان گفت: راننده قطار هم نمیداند.
و باز قطار تندرو و روشن دیگری در جهت مخالف غرید.
شازده کوچولو پرسید: مگر آنها به این زودی برگشتند؟
سوزنبان گفت: همانها نیستند؛ این یک قطار تعویضی است.
- مگر از جایی که بودند راضی نبودند؟
سوزنبان گفت: آدمها هیچوقت از جایی که هستند، راضی نیستند.
#آنتوان_دو_سنت_اگزوپری
#شازده_کوچولو
#محمد_قاضی
(چاپ پنجاهوششم، تهران: شرکت سهامی کتابهای جیبی، ۱۳۹۵)
صفحات ۹۷ و ۹۸.
@Ab_o_Atash