✳️
نماز شکر
شب عاشورا حالم خوش نبود. نزدیک اذان صبح بلند شدم دو رکعت نماز خواندم و گفتم: «خدایا! ممنونم ازت. ۲۸ سال او را به من بخشیدی. قرار بود آنموقع برود اما... ممنونم.»
بیستوچند سال پیش، روضهٔ خانهٔ پدرم در روز تاسوعا، وقتی موتور زد به مصطفی، او را نذر کردم. گفته بودم: یا حضرت عباس! خودت مصطفی را حفظ کن. من او را نذر سربازی تو میکنم. قول دادم که سرباز خوبی تحویل علمدار بدهم؛ سربازی که اتفاقاً روز تاسوعا شهید شد و رفت کنار حضرت عباس علیهالسلام.
#سرباز_روز_نهم
[روایتی از زندگی و زمانه بسیجی مدافع حرم شهید
#مصطفی_صدرزاده]
حکیمه افقه
صفحه ۵۷۹.
@Ab_o_Atash