✳️ شهید عراقی شریک کارهای مستحبی امام خمینی جلال رفیع، روزنامه‌نگار روزنامه کیهان، که مدتی با عراقی در زندان بسر برد و به قول خودش در گرانبارترین و حساس‌ترین لحظات زندان به وی نیرو داد و حق بزرگی بر گردنش داشت، این‌گونه از جایگاه، توانایی‌ها، فعالیت‌ها و روابطش با دیگر زندانیان تعریف می‌کند: «قدرت مدیریتش از اعمالش چه در زندان و چه بعد از آن پیدا بود. در حوزه کار خود از پس هر کاری بخوبی برمی‌آمد. این را همه می‌دیدند که عراقی همیشه با جدیت تن به کار می‌داد. هیچ‌گاه ابتذال آرامش و استراحت را نخواست. چالاکی و سرعت عملش در زندان، واقعاً از یک روح عاشقِ کار حکایت داشت و این برای یک زندانی، خصلتی است گرانبها. هیچ‌گاه در طول ۱۳ سال زندانش، به خود اجازه نداد راه جمود و سکون در پیش گیرد. هر روز هنگام سحر برمی‌خاست و مشتاقانه ورزش می‌کرد. پیکر مردانه و عضلات محکمش در گرو همین ورزش‌ها و ورزیدگی‌ها بود که همیشه بدان می‌پرداخت. هیچ‌گاه نمی‌گذاشت سختی‌های زندان، چهره مردانه‌اش را عبوس کند. هیچ‌گاه برخورد بی‌جهت خصمانه با افکار مخالف نداشت. می‌کوشید به‌رغم اختلافات فکری در میان جوانان مذهبی و به‌رغم اینکه خودش مخالف یا موافق بود، حتی‌المقدور با جدال احسن و شیوه استدلالی برخورد کند. عراقی برای بچه‌های زندان مثل یک پدر بود. کسانی که از نزدیک با او تماس داشتند، می‌دیدند که نسبت به خیلی‌های دیگر، چگونه روحیه اسلامی و دفاع از مستضعفین را در خود زنده نگه داشته است. این‌‌همه، خود جلوه‌ای از ایمان و اعتقادی بود که سال‌های سال قدرت تحمل بدترین زندان‌ها را به او بخشیده بود.» یکی از مسائل قابل توجه در هنگام حضور عراقی در زندان، توجه امام خمینی به او و دیگر اعضای مؤتلفه بود. سیدمحمود دعایی که خود یکی از افرادی بود که در نجف در کنار امام حضور داشت، در این‌باره می‌گوید: «یکی از افرادی که در آن برهه زمانی از ایران آمده بود و با امام در نجف ملاقات کرده بود [ بود]. امام خمینی از عراقی و دوستانش احوالپرسی کردند و برای آنها دعا کردند و فرمودند: «من بعد از زندانی‌ شدن دوستانم، آنها را در ثواب کارهای مستحبی‌ام شریک کرده‌ام.» مرکز اسناد انقلاب اسلامی صفحات ۱۸۶، ۱۸۷ و ۱۸۹. @Ab_o_Atash