شهید کریم کاویانی در بازار امامزاده زید بم دو باب مغازه داشت و وضع مالی بسیار خوبی داشت، ایشان که زرتشتی بودند در 14 سالگی مسلمان شد و در راه خدمت به اسلام و مسلمانان تلاش های فراوان و صادقانه از خود نشان داد.
دو خانه داشت که یکی را به عنوان مسجد وقف می کند و دیگری را وقف امام جماعت آن مسجد می کند و حتی در ابتدای انقلاب برای حفظ نظم و امنیت بازار صبحانه و شام همه ی نیروهای حزب الهی که با چوب نگهبانی می دادند را متقبل شده بود.
زمانی که انقلاب پیروز شد، شهید کاویانی و بسیاری از دوستان ایشان به عضویت سپاه پاسداران درآمدند و به لحاظ اعتماد بسیاری که به کریم وجود داشت او را به عنوان مسئول مالی سپاه بم برگزیدند، آن زمان و در ابتدای انقلاب خیرین مبالغی را کمک می کردند و مبالغ را فقط به دست کریم می دادند و بودجه هایی هم که در نظر می گرفتند، توسط خود ایشان از کرمان دریافت می شد.
شهید کاویانی به دلیل حساسیت هایی که در حفظ بیت المال داشت و این وظیفه را بسیار خطیر می دانست، استعفا داد، حساسیت او بگونه ای بود که اگر کسی به وی مراجعه می کرد و درخواست پول می کرد در پاسخ به او می گفت، برود و نوشته ای بیاورد و این جمله را به صورت نوشته ای بالای سر خود هم نصب کرده بود و اعتقاد داشت همه ی درخواست ها باید مکتوب باشد.
او پس از مسلمان شدن، حافظ قرآن و نهج البلاغه شد و دو دوران دفاع مقدس معلم قرآن بسیاری از شهدای دفاع مقدس و رزمندگان بمی بود و آرزو داشت که در صورت شهادت در کربلا دفن شود و این وصیت را به من کرده بود که در صورت عدم امکان هر جا که شهید شدم همانجا من را دفن کنید و این باعث تعجب من شده بود.
شهید کاویانی در سال ۱۳۶۱ در عملیات رمضان به شهادت رسید و پیکر وی پس از هفده سال به وطن بازگشت.
راوی: خلیلی (همرزم شهید)