وارد سلف سرویس شدم.... ساعت حدود ۱۳:۴۵ دقیقه بود و به کلاس نمیرسیدم و صف غذا طولانی بود دنبال آشنایی میگشتم تو صف تا بتونم سریعتر غذا بگیرم ... شخصی رو دیدم که چهره‌ای آشنا داشت و قیافه‌ای مذهبی، نزدیک شدم و ژتون رو بهش دادم و گفتم: برای من هم بگیر !! چند لحظه بعد نوبتش شد و ژتون منو داد و یک ظرف غذا گرفت... و برای من که پشت میز نشسته بودم، آورد و خودش به انتهای صف غذا برگشت و تو صف ایستاد !!! گفتم : چرا این کار رو کردی و برای خودت غذا نگرفتی؟! گفت : من یک حق داشتم و ازش استفاده کردم و برای شما غذا گرفتم . حالا برمیگردم و برای خودم غذا میگیرم . این لحظه‌ای بود که بهش سخت علاقه‌مند شدم و مسیر زندگیم تغییر کرد... 🌷شهید دکتر عبدالحمید دیالمه🌷