شهر قهرمان و شهید پرور شیراز در خردادماه 1341 میزبان کودکی از سلالۀ سرخ شقایق بود . خانوادۀ ایزدی پس از سالها انتظار ، آغوش خود را بر این مسافر کوچکسال گشود و او نیز با اوّ لین گریۀ کودکانۀ خود ف لبخند شوق را بر لبان پدر و مادری نشاند که دستهاشان بوی سبز عطوفت داشت و دلهاشان زلال پاک آینه بود . محمد رضادر چنین حال و هوایی چشم بر آبی آسمان گشود و در سایه سار حمایت و نوازش ای دو بزرگوار ف روزهای کودکی را پشت سر گذاشت .
دبستان وکیلی شیراز در سال 1347 الفبای سادگی و معرفت را به او آموخت و او که دلی مشتاق فراگیری داشت با پشت سر گذاشتن دوران مختلف تحصیل و پس از سالها تلاش و کوشش، موفق به اخذ مدرک دیپلم گردید. فعالیتهای سیاسی وی که سالها پیش از انقلاب از مدرسل راهنمایی برهان شیراز آغاز شده بود در سال 56 و 57 با جدیت بیشتر ادامه یافت و شهید ایزدی در این میان بارها مورد آزار و شکنجل نیروهای خود فروختهۀ ساواک قرار گرفت .وی اندک زمانی قبل از پیروزی انقلاب در شهر بانی شیراز مورد اصابت گلوله های خود فروختگان رژیم قرار گرفت و به شدت از ناحیۀپامجروح گردید.