آنها بیابان خشک و بی آب و علف را پیمودند تا که در ابطح مکه به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ملحق شدند و خیمهای در کنار امام برافراشتند. یزید بن ثبیط قدری استراحت کرد. سپس به خیمه امام حسین علیهالسلام رهسپار شد تا حضرت را ملاقات کند. همین زمان بود که به امام خبر رسیده بود که یزید بن ثبیط به منزلگاه امام فرود آمده است. حضرت از این و آن سراغ او را میگرفتند تا به خیمهگاهش فرود آمدند. به امام گفته شد او به سوی محل سکونت شما رفته است. امام در اردوگاه یزید به انتظار نشستند. تا این که یزید بازگردد. از آن طرف كه به یزید بن ثبیط که امام را نیافته بود، خبر داده شده بود که امام به دنبال او آمدهاند. به خیمهگاه برگشت. همین که چشمش به سرور آزادگان عالم افتاد این آیه را تلاوت کرد: «قُل بِفَضلِ الله، وَ بِرَحمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلیَفرَحوُا»؛ بگو به فضل خدا و رحمتش، پس به آن دلشاد باشید.
سپس عرض کرد: سلام بر شما، ای پسر رسول خدا. امام او را جواب دادند و او نزد امام نشست و آن چه بر او اتفاق افتاده بود به امام خبر داد. امام برای او دعای خیر فرمود و خیمهگاه او را به خیام خود ملحق کرد.