عمروبن حمق از آغاز پذیرش اسلام،لحظه ای قرار نداشت. قلبش مالامال از عشق به خدا بود. نام خدا زبانش را به خود مشغول می داشت. چون زبانش از ذکر باز می ایستاد،ندای حق روحش را بر می انگیخت و تسبیح الله از سینه اش به گوش می رسید. سعادت رادر پیروی از پیامبر و اهل بیت او می دید.هوش و تلاش او باعث گشت تا به سرعت درردیف بزرگ ترین صحابه رسول خداعلیه السلام قرارگیرد و از دعای مخصوص پیامبرصلی الله علیه وآله بهره مند گردد.
رسول خداصلی الله علیه وآله درحضوریاران خویش، عمرو را این گونه دعا فرمود: «اللهم امتعه بشبابه »; خداوندا! به جوانی اش برکت ده! دراثر همین دعای آن حضرت بودکه عمروبن حمق در هشتادسالگی هیچ موی سفیدی در سر و صورتش یافت نمی شد.
حضرت علی علیه السلام در جنگ صفین درباره اش فرمود: «اللهم نورقلبه بالتقی و اهدنا الی صراط المستقیم.»; پروردگارا! قلب او را به نورتقوا روشن کن و ما را به راه راست هدایت فرما.ای عمرو! کاش صدنفر مانند تو در لشگر من بود.