محسن هیچگاه از مبارزاتش برای ما تعریف نمی‌کرد ولی آن چنان که نقل شده قبل از پیروزی انقلاب او در کلاس درس مرتب با معلمین و شاگردان به بحث می‌پرداخته و صبح‌های خیلی زود به مدرسه می‌رفت و در و دیوار مدرسه را با شعار پر می‌کرد و بعد به جای رفتن سر کلاس به ساختن ککتل مولوتوف و شرکت در تظاهرات می‌پرداخت یکی از خصوصیات بارزی که محسن داشت و اکثر کسانی که او را می‌شناختند این را به خوبی در او می‌دیدند این بود که هیچ گاه روحیه مسالمت جویی نداشت و به هیچ وجه از کار‌های خود دست بر نمی‌داشت. شهید محسن پورقاسمی در سال چهارم تجربی بود که جنگ تحمیلی آغاز شد و او قصد داشت که مدرسه را رها کرده و به جبهه برود ولی در اثر اصرار پدر و مادر که احترام فراوانی برای آنان قائل بود قبول کرد که بعد از اتمام مدارس در تابستان به جبهه برود و در تابستان آن سال بود که برای آموزش به اصفهان رفت و بعد از آموزش به جبهه رفته و مدتی در جبهه بود و، چون در تربیت معلم ثبت نام کرده بود با اصرار بعضی علما و مسئولین آموزش و پرورش از جبهه بازگشت و برای ادامه تحصیل در رشته علوم به مشهد رفت و در آنجا نیز بیکار ننشست و به طور مداوم بچه‌ها را برای رفتن به جبهه تشویق می‌کرد و خود بچه‌ها را آموزش می‌داد.