همسر شهید در ایام، بارداری تا جایی که مقدور بود ایشان را همراهی می‌کردم اما از فعالیت بی وقفه و گسترده همسرم نیز نگران بودم که مبادا به این بیماری مبتلا شده و دچار مشکل شود. وقتی که از نگرانی‌هایم می‌گفتم با آرامش خاصی می گفت: «اگر من یا تو نرویم و فعالیت نکنیم چه کسی می‌خواهد برای مقابله با کرونا وارد این عرصه شود؟ » وی که چند روزی از مادر شدنش نمی‌گذرد و اکنون باید به تنهایی بار سنگین مسئولیت و تربیت فرزندشان «محمد هادی» را به دوش بگیرد، اظهارکرد: همسرم در تمامی عرصه‌ها فعال بود، در بسیاری از برنامه‌ها او را همراهی می‌کردم اما یکی از زیباترین صحنه‌ها را در سالروز ولادت بانوی صبور حضرت زینب(س) مصادف با روز پرستار شاهد بودم که با تهیه شاخه های گل و هدایایی، ضمن تجلیل از پرستاران به حمایت و روحیه دهی به مدافعان سلامت می‌پرداخت.ایشان علاقه  و ارادت عجیبی به خاندان عصمت و طهارت(ع) به ویژه حضرت زینب سلام الله علیها داشتند. در سال‌های اول ازدواجمان که مصادف با سال ۹۵ و جنایات گروهک تکفیری داعش در عراق و سوریه بود، آقا مصطفی مصمم بود برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم(س) به سوریه برود اما قسمت نشد. همیشه با شوق وصف ناپذیری از آرزوی شهادت در راه اهل بیت(ع) سخن می گفت.