«ايشان حديث و آيه ‏هاى كوتاه قرآن را روى برگه مى ‏نوشتند و به ما مى ‏دادند تا آن‏ ها را حفظ كنيم و اگر حفظ مى ‏كرديم برايمان جايزه مى ‏گرفتند. من يك دعا را حفظ كرده بودم كه ايشان بسيار خوشحال شدند و براى من جايزه گرفتند.» در كارهاى خانه به پدر و مادرش كمك مى ‏كرد. نسبت به حلال و حرام مقيّد بود. در اوقات فراغت علاوه بر ساختن كاردستى مجلّه‏ هاى سپاه دانش، كتاب‏ هاى سياسى - علمى، كتاب‏ هاى شهيد مطهّرى، رساله ‏ى امام، اصول كافى، مكارم الاخلاق و بيشتر كتاب ‏هاى تخصصى رشته‏ ى برق را مطالعه مى ‏كرد. همچنين به ورزش شنا می ‏پرداخت. به نماز اوّل وقت و نظم در كارها مقيّد بود و ديگران را هم تشويق مى ‏كرد. علاقه ‏ى زيادى به تعمير وسايل برقى داشت. وسايل مختلفى را هم درست مى ‏كرد. از جمله دستگاه بيسيمى درست كرده بود كه به وسيله ‏ى آن با پسر همسايه در آن طرف خيابان صحبت مى ‏كرد. همچنين وسيله ‏اى درست كرده بود كه با گرفتن نيرويى از زمين لامپ‏ ها روشن مى ‏شد. به وسيله يك دستگاه ضبط بزرگ و چند ضبط كوچك نوارهاى امام را تكثير مى ‏كرد و در اختيار ديگران قرار مى ‏داد. با بيسيم مكالمات ساواك را مى ‏شنيد كه يك بار به او شكّ كردند و با رفتن به منزلش و تمام وسايل او را گشتند، ولى چيزى نيافتند. على ‏اكبر اعلاميّه پخش مى ‏كرد، به راهپيمايى مى ‏رفت و با ماشينى كه داشت، تمام خانواده ‏اش را نيز به تظاهرات مى ‏برد. شب‏ ها در پشت بام «الله ‏اكبر» مى ‏گفت