مادر از خبر دادن شهید از آمدنش می گوید
پدرش یک هفته پیش خواب دید که جنازهاش آمده دانشگاه تهران و یک عده دارند صدا میزنند، میگویند: «شهید ابوالفضل کلهر را آوردهاند و هر که میخواهد او را ببیند، بیاید و ببیند.» حالا که پیکرش برگشته نه اینکه خوشحال باشم و خوشحالی کنم. همیشه هم گفتم خدایا هر چه که صلاح تو و روزی ماست .اگر دوست ندارد برگردد، گمنام بماند. روی ساکش با دست خودش نوشته بود شهید گمنام ابوالفضل کلهر.