آری انگار زهرا درست پیش بینی کرده بود چهاردهمین روز از خرداد 92 شهید عطری چهلمین روز از ماموریت خود در سوریه را سپری میکرد تماسی با فرماندهی گرفته میشود که مهمانی از ایران عازم سوریه است و باید مسئول راننده به فرودگاه رفته تا مهمان را همراه خود به جمع مدافعان حرم بیاورد انگار مسئول این کار در آن روز مسئولیت دیگری بر عهده داشتند شهید عطری خود قبول میکند به فرودگاه برود در مسیر بازگشت از فرودگاه تکفیری ها خودروی شهید را مورد اثابت خمپاره قرار میدهند ودر اثر اصابت ترکش به دو پای شهید عطری هر دو پای شهید قطع میشود ودر اثر خونریزی زیاد دعوت حق را لبیک و دعای اللهم امرزقنا شهادت خود مستجاب میشود و به مقام رفیع شهادت نائل آمد