با اوج گیری تظاهرات مردم ایران علیه رژیم ستم شاهی، او نیز خشم و انزجار خود را از این رژیم نمایان کرد و حضوری فعال در راهپیمایی ها و تظاهرات داشت. به طور مخفیانه علیه رژیم روی دیوارها شعار می نوشت.
از منافقین و هواداران لیبرال ها بدش می آمد و مخالف سرسخت کمونیست ها بود و ایران را دژ محکمی در برابر ابرقدرتها می دانست. او زندگی در ایران را علیرغم کاستی های زیاد با شأن تر از زرق و برق غرب می دانست. ایران را مرکز نشر فرهنگ دینی می دانست و به نام ایران افتخار می کرد.
معتقد بود حرکت و قدم صحیح در انقلاب را امام مشخص می کند و اصل همان است که امام می گوید. با افراد حزب اللهی و روحانیون ارتباط داشت.