بنده 27 سال با شهید قدوسی زندگی کردم،‌ ایشان هیچ‌گاه به دیگران برای کارها دستور نمی‌دانند، رضا خدا را در همه کارها در نظر داشتند، منظم و دقیق به درس‌ها و کارهایشان می‌رسیدند و هیچ گاه بی نظم نبودند، بسیار مهمان نواز بودند و همیشه خانه‌مان پر از مهمان بود. یکی دیگر از خصوصیات مثبتشان احترام به بزرگترها بود یادم نمی‌آید که زمانی جلوی پای مرحوم علامه و دیگر بزرگترها بلند نشده باشند یا اینکه همیشه دوزانو نزدیک درب اتاق در حضور حاج آقا می‌نشستند هر زمان شهید قدوسی هم می‌آمدند پدرم تمام قد بلند می‌شدند. بنابراین آقای قدوسی بسیار مراعات پدر و مادر و دیگر بزرگترها را می‌کرد. ـ ابتدا پسرم محمدحسن شهید شد شهید قدوسی مرا به خارج از تهران فرستاده بود بعد فهمیدم که پسرم شهید شده است به فاصله شش ـ هفت ماه بعد از آن هم پدرش شهید شد.