اللهم ارنی الطلعة الرشیده.... ز فراقت گره خوردیم و نمردیم هنوز سالها بی تو فشردیم و نمردیم هنوز عملا کار نکردیم و فقط حرف زدیم بار هجر تو نبردیم و نمردیم هنوز دل ما را نشکستی و دلت زود شکست دل به غیر تو سپردیم و نمردیم هنوز دست دادیم و ولی خنجری از پشت زدیم دست بیعت نفشردیم و نمردیم هنوز تو همان اولش از غصه ی ما پیر شدی ما به درد تو نخوردیم و نمردیم هنوز بین ما بودی و رفتیم به دنبال گناه در جهالت همه مردیم و نمردیم هنوز غیبت از ماست نه از تو چقدر تعطیلیم این همه جمعه شمردیم و نمردیم هنوز شده ایم آهوی سلطان که بشارت بدهی تا نمردیم به ما حال زیارت بدهی. (دعا بفرمایید )