شيخ راغب در تابستان سال 1972 با دختر عمويش ازدواج كرد و پس از ازدواج تصميم گرفت حوزه علميه نجف اشرف را ترك نمايد و تحصيل علوم ديني را در محله العنبه در شرق بيروت از سرگيرد. در همان سال مجدداً به نجف اشرف بازگشت ولي پس از گذشت يكسال و شش ماه اقامت در حوزه علميه نجف دوباره براي هميشه به لبنان بازگشت. شهرستان نبطيه در جنوب لبنان كه شيخ راغب وارد آن شده بود بخشي از حوزه پيكارگران مسلمان لبنان را تشكيل مي داد. در همان حال بازگشت علامه سيد محمد حسين فضل اله و شيخ محمد مهدي شمس الدين به لبنان و نيز در سايه امام موسي صدر و نيز گروه ديگري از علماي اسلام در اين كشور، فعاليت هاي اسلامي ابعاد تازه تر و تكامل يافته تري پيدا كرد. پيروزي انقلاب اسلامي، ساختار سازماني و تشكيلاتي انقلابيون مسلمان لبناني را تقويت كرد و به آنان انگيزه داد تا مفاهيم و جهت گيري هاي سياسي خود را عملي نمايند. شهر صور مركز استان جنوب و اطراف آن و نيز شهرستان نبطيه و اطراف آن بيش از ساير شهرهاي لبنان به فراخواني پيام انقلاب اسلامي ايران پاسخ مثبت دادند. شيخ راغب در تابستان 1974 به جبشيت بازگشت و فعاليت هاي سياسي و فرهنگي و اجتماعي خود را در مقابل حضور گسترده و فعال نيرو هاي چپگرا و لائيك با جديت آغاز كرد. در سال 1975 درگيري مسلحانه نيروهاي اسلامگرا با جريانات چپگرا به وقوع پيوست. اين درگيري ها باعث شد نيروهاي اسلامگرا اختلاف نظرهاي فكري و سياسي دروني خود را كنار گذاشته تا در جريان هاي داخلي ، در برابر نيروهاي چپگرا و مسيحيان ماروني همدست اسرائيل بايستند و همزمان با تأسيس جنبش محرومان و گردان هاي مقاومت لبنان (امل)، همراه تعدادي از تلاشگران و فعالان جنوب به ديدار امام موسي صدر شتافت و طرح هاي خود را با ايشان در ميان گذاشت. در سال 1976 با همكاري با برخي از دوستان و مريدان كه كادر رهبري جنبش امل را در منطقه نبطيه بر عهده داشتند موافقت كرد وخود نيز ضمن خودداري از عضويت كامل در اين جنبش با كادرهاي آن در جنوب لبنان همكاري كرد. راهكار ديگري كه شيخ راغب به منظور گردهم آوري مسلمانان متعهد داشت برپايي نماز جمعه بود