او در سال 1337 در اهواز به دنيا آمد و در مدارس ابتدايي و راهنمايي منطقه محروم کوت عبدالله درس خواند. براي ادامه تحصيل به دبيرستان سعدي اهواز رفت و در آنجا بود که با آشنايي با مبارزان انقلابي به فعاليتهاي سياسي همراه شهيد اسماعيل دقايقي، محسن رضايي و علي شمخاني در گروه منصورون پرداخت. در همان روز نخست جنگ تحميلي بهعنوان داوطلب اعزام شد و در 8 سال دفاع مقدس حضور فعالي داشت. حاج حميد (شهيد تقوي) چون فرزند بزرگ خانواده بود با پدرش ارتباط بسيار صميمي و خوبي داشت. با توجه به اينکه خانواده 9 نفري بودند اما توانست پدرش را جهت حضور در جبهههاي نبرد حق عليه باطل تشويق کند. پدر ايشان «سيد نصرالله تقويفر» و برادرش «سيد خسرو تقويفر» در عملياتهاي خيبر و والفجر 8 به شهادت رسيدند.
همسر «شهيد تقوي» 34 سال پيش با او ازدواج کرد، اما هيچگاه مانع از حضور اين شهيد بزرگوار در جبهههاي نبرد نميشد و حتي مشوقش هم ميشد. پروين مرادي همسر شهيد تقوي فر در گفتگويي، به ذکر يکي از خاطراتي که براي خود او خيلي شيرين بوده است، پرداخت و گفت: اين اواخر، حاج حميد خيلي کتاب هاي عرفاني مطالعه مي کرد. يکي از همان روزهاي آخر همسرم نشسته بود و کتاب مي خواند که من تلويزيون را روشن کرده و کنارش نشستم.
همسر شهيد تقوي فر اظهار داشت: تلويزيون، صبحت هاي حضرت آقا را پخش ميکرد که ايشان در حال ذکر خاطرهاي بودند. آقا فرمودند در زمان جنگ در يک مهلکهاي گير افتاده بوديم که بعد از مدتي يک بنده خدايي آمد و ما را نجات داد.
همان طور که حاج حميد در حال کتاب خواندن بود، گفت که آن بنده خدا، من بودم. اما عادت نداشت بيشتر از اين در مورد اقداماتش توضيح دهد.