درد و رنج مردم اذيتش مي‌كرد، هرگز بي‌تفاوت نبود. هميشه در حال جهيزيه دادن به يك خانواده بود. مخصوصاً‌ دختران شهدا. به فقرا و مستمندان مي‌رسيد، كمك به ساخت مسجد مي‌كرد، براي بچه‌هاي بي‌سرپرست مكاني درست كرده بود كه تا چندين سال بعد از شهادتش من نمي‌دانستم. اگر مي‌خواست پولش را جمع كند، يكي از ثروتمندترين افراد مي‌شد، ولي همين كه انقلاب شد، مغازه اش را كرد تعاوني وحدت اسلامي. از جيبش مي گذاشت تا اجناس را ارزان تر به مردم دهد.