او که آرزوی شهادت را از سالهای جنگ در قفس تنگ جسمانی اش جای داده بود سرانجام چند روز پس از پیروزی لبنان هنگامی که برای معارفه فرمانده جدید نیروی دریایی استان بوشهر به این استان سفر کرده و در منزل یکی از بستگان در روستای «آب پخش» براز جان از توابع شهرستان دشتستان میهمان بود، زمانی که منادی قدسی اذن ورود به جمع نمازگزاران را از گلبانک آسمان ندا داد، عبدالله در کمال بندگی در حالیکه وضو می گرفت مورد اصابت گلوله تفنگ شکاری یکی از ایادی منافقین قرار گرفت و در 45 سالگی این چنین نام دریادار دوم پاسدار عبدالله رودکی در تاریخ 9/3/1379 در صحیفه شهادت به ثبت رسید.
سردار سعید قاسمی آذرماه سال 87 در شیراز درباره این شهید چنین می گوید:
«شیراز! شیراز هیچی نداشته باشه، یه عبدالله رودکی داشته باشه. عبدالله رودکی که تا قبل از شهادتش همه آمال و آرزوش این بود، به خود من گفت، روی قایق توی خلیج فارس، دستشو کرد طرف آسمون گفت یا فاطمه! از تمام عمرم اگه یه روز مونده که به من این فرصت رو بدید که یه ناو براتون بزنم. نشنیده بودی ازش نه؟ نباید بشنوی تو!»
در انتظار
گرچه «عبدالله رودکی» آن گونه که انتظارش را داشت، در خطوط مقدم نبرد با متجاوزان و استکبار جهانی به شهادت نرسید اما پرواز خونینش با گلوله کینه توزان، او را از ذلتِ مرگ در بستر رهانید.