عمار سر پرشوری داشت. اردیبهشت 76 ، وقتی 16 ساله بود، در بسیج نام نویسی کرد. قبل از آن هم با بسیج همکاری داشت. گاهی همراهش به هیات و مسجد میرفتم و سعی میکردم به او و دوستان نوجوانش از بسیج بگویم و راهنمایی شان کنم. ته دلم از منطقی بودن عمار و صبر و حوصل هاش مطمئن بودم اما باز هم لازم بود که چیزهایی را تکرار کرد که در روزها یا شب هایی که ایست بازرسی برقرار میکردند به کارش بیاید. وقتی عمار فرم عضویت بسیج را پر کرد، در جواب سوالی که پرسیده بود انگیزه شما برای عضویت در بسیج چیست؟ گفته بود: «دوست دارم سرباز امام زمان (عج) و تحت امر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای باشم و در کنار دیگر عزیزان بسیجی راه امام و شهدا را ادامه دهم. » همین پاسخ برای من کافی بود تا بدانم که پسرم راهش را درست انتخاب کرده و در مسیر درستی قرار گرفته است. عمار تا زمان شهادت در بسیج با 220 ماه سابقه عضویت و گاهی نیز در مقاطعی دارای مسئولیت در پایگاه های بسیج بود.