ظهر یکشنبه همه چیز قطعی شده بود. ما دوشنبه را هم ماندیم و چند دفعه رفتیم مقبره الشهدا. یک ماژیک با خودم برداشتم و حاج خانم گفت چرا ماژیک بر میداری؟ گفتم لازم می شود. آنجا اسم عمار را روی تکه بتن چند ضلعی روی قبرش نوشتم.