در دوران انقلاب با وجود سن کمی که داشت در فعالیتهای انقلابی شرکت میکرد، اعلامیه پخش میکرد، نوار تکثیر و توزیع میکرد و عاشق امام بود. بارها از دست گروهک های منافقین محله کتک می خورد ولی اعتقاد راسخی که محسن داشت او را به ادامه مبارزه وامی داشت. پدر بزرگوارش در تربیت محسن نقش بسزایی داشت و برای محسن الگو بود و محسن هر کاری را که انجام میداد با پدر مشورت میکرد و با راهنمایی های او انجام میداد. پس از شروع جنگ تحمیلی مدتی در پایگاه و فعالیت های بسیج عضویت داشت تا اینکه در سال ۱۳۶۰ به جبهه اعزام شد. در جبهه نیز ارزشهای والای اخلاقی او زبانزد همه بوده و با وجود سن کم و مدت کوتاهی که در جبهه بود یک الگو برای دیگران به شمار می رفت. شهید بزرگوار در فروردین سال ۱۳۶۱ در عمليات فتح المبین در منطقه عملیاتی شوش غرب رودکرخه مورد اصابت گلوله خمپاره قرار گرفت و شهد شهادت نوشید.