یارب نکند که در یوم القیامه در زمره کسانی باشم که فریاد میزنند: «یالیتنی کنت ترابا» ای کاش که خاک میبودم. آه از ساعات و لحظاتی که در غیر عبادت تو صرف شد و هزاران افسوس از زمانی که گذرگاه دنیا همچون غفلتکدهای آدمی را میفریبد آنچنان که میانگارد مرگ به سراغ او نمیآید. هرچه از مقام و رحمت و گذشت و عدل تو، خالق یکتا و هرچه از هستی و غفلت دنیا و هرچه از بیحیایی و خسران انسان گفته شود اندک است.
این حقیر رقیه رضایی فرزند پدر بزرگوارم محمدعلی رضایی و مادر مهربانم سکینه حنیفیها عمری را بسر کردم ، ایکاش لحظهای از آنرا در غیر عبادت مولا سر نمیکردم ولی با اقرار به سختی روز جزاء و عدل الهی و با وجود بار سنگین گناهانم نمیخواهم از رحمت و مغفرت و گذشت خالقم، پرورگار جهانیان لحظهای غافل باشم و عاجزانه و ملتمسانه از کلیه اقوام و دوستان و آشنایان و نزدیکان و پدر و مادر عزیزم میخواهم که به خون پاک اباعبدا... این بنده گنهکار را حلال کنید. انشاء ا... دوستان در دعاهای خیرشان و در مجالس دعا حقیر ار فراموش نکنند.
التماس دعا.
هم روی تورا طاقت دیدار کم است هم چشم مرا جرأت این کار کم است
من کمتر از آنم که تورا درک کنم آگاهـی مـن ز عشـق بسیـار کـم است
خداوندا؛ در آن لحظه که چشم دل ما به غیر تو خواهد بنگرد و از جهت محبت تو انحراف گیرد کورش کن تا جز تو کس را نبیند و جز به مال و جلال تو به چشم اندازی دیگر نگاه تماشا نیفکند. ما آن دست و پا را نخواهیم که به معصیت تو بجنبد و آن جان و دل را نپسندیم که جز به عشق جانان زندهباشد و سعادتی عنایت فرما چشمان ما جز در جستجوی رضای تو روشن نباشد و جز لقای تو و رضای تو دیگری را نبیند.
پروردگارا؛ روامدار که سر به دنبال هوس بگذارم و در ظلمات جهل و ظلال از چراغ هدایت به دور افتم و بیغوله از شاهراه باز نشناسم و مگذار دامان وجودم به پلیدیهای گناه بیالاید و نسبت به ملاحی و مناهی بیپروا باشم . پروردگارا؛ از هیجان هرس و سولت خشم و حمله حسد و ضعف صبر عصبیتهای ناهنجار که حرمت انسانیت پاس ندارد به ذات اقدس تو پناه میبرم.