⭕️مرحوم حاج شیخ علی اکبر نهاوندی از علماء مشهد بود ، که در کتاب شریفش فرمود : یکی از زهّاد و پرهیزگاران می فرمود : من با خودم عهد کردم که هر شب قبل از خوابیدن به اندازه ی معینی بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) صلوات بفرستم. ☘ یک شب یک عده از رفقاء و دوستان به اتاق و حجره ام آمدند. با اینکه حجره ام شلوغ بود و تا دیر وقت طول کشید و خسته بودم ولی مثل هرشب صلوات هایم را فرستادم و بعد خوابیدم. ☘ خواب دیدم ، آقا رسول الله (صلی الله علیه و آله) وارد حجره شدند و از تشریف فرمایی وجود مقدس حضرت در و دیوار منوّر شده بود . ☘ به سوی من تشریف آورند و فرمودند : کجاست آن دهانی که بر من صلوات می فرستاد؟ میخواهم ببوسم. ☘ من خجالت کشیدم که بگویم من . چون لیاقتی در خودم نمی دیدم. ولی آنقدر آقا رسول الله (صلی الله علیه و آله) بزرگوار بودند که صورت مبارک را جلو آوردند و به صورت من بوسه زدند. ☘ از شدت خوشحالی از خواب پریدم ، بطوری که همه ی دوستان و رفقاء از خواب بیدار شدند.