شهيد حكيم كه با شمّ قوي و معنوي خود، نزديك بودن لحظات عطرآگين شهادت را حس مي كرد، در آخرين خطبه نماز جمعه اش در حرم حيدري كه ساعتي قبل از شهادت خود ايراد نمود، چنين گفت:
يا اميرالمومنين! آيا اگر ما آمديم به عالم ديگر، از ما استقبال مي كني همچنان كه مردم عراق از ما استقبال كردند؟ آيا شما هم ما را مي پذيري؟
وي در پايان سخنان خود، به ذكر مصيبت پرداخته، با گريه و حزن و اندوه در مصائب ابي عبدالله الحسين(عليه السلام) به آستانه شهادت نزديك شد.
همسر فداكار اين شهيد والامقام ـ خانم مامقاني ـ مي گويد:
او در روز اوّل رجب، روز جمعه، در محراب عبادت، در حرم اميرالمومنين(عليه السلام) به آرزويش كه خواسته تمام اوليا بود، رسيدزيرا او همواره در مكّه از خدا چنين درخواست كرده بود: خدايا! مي خواهم در راه تو (همانند مولايم امام حسين(عليه السلام)) شهيد شوم و بدنم پاره پاره شود..
آري شهادت او در اوّل رجب سال 1424، روز ولادت امام محمّدباقر(عليه السلام) برابر با 8 شهريور 1382 در محراب عبادت و در حرم مولي الموحدين، علي(عليه السلام) واقع شد كه نكات فراواني در اين اتّفاق نهفته است.