ابو حذیفه – که مرد مهربان و خوش قلبی بود – از یاسر نگهداری می کرد و یاسر نیز که از اکرام و مرحمت ابو حذیفه برخوردار بود، حداکثر وفاداری و خلوص را نسبت به او ابراز می داشت.
«ابو حذیفه » روزی به فکر هم پیمان یمنی خود افتاد تا برای او همسری انتخاب کند و او را از تنهایی نجات دهد و ضمنا امیدوار بود که خداوند فرزند شایسته ای به او بدهد; بدین جهت «سمیه » دختر خباط را، که شریف ترین و عفیف ترین کنیزش بود، به ازدواج یاسر درآورد و پس از آن سمیه را نیز آزاد کرد و مقرر داشت که فرزندان این زن و شوهر نیز جزو آزادگان (احرار) شناخته شوند.طولی نکشید که از این ازدواج مبارک، پسری به نام «عمار» متولد شد.