پانزدهم مهرماه سال 57 درست در روزهای اوج گیری نهضت انقلاب اسلامی بود که این زن فداکار به هنگام بازگشت ازتظاهرات درب منزل رابه خاطرپناه دادن به انقلابیون بازگذارد وبه همین دلیل با چند تن از مأموران ساواک درگیرشد و همین درگیری کافی بود تا ساواکیهای کوردل به سمتش شلیک کنند .و سهم فروغ از آسمانی شدن یک گلوله بود که بر سینه اش نشست ، گلوله ای که یادآور مسمار درب نیم سوخته یک مادر پهلو شکسته را به اذهان متبادر می کند، و این سهم فروغ از عشق و ارادت به بانوی بی شنان بود ،اما این پایان قصه دلدادگی نبود ، ماموران رژیم شاه از تشییع جنازه‌اش ممانعت بعمل آورده که به ناچار پیکر پاکش همچون مادرش زهرا نیمه شب در سکوتی معنی‌دار و با حضور سربازان و ماموران ساواک و رئیس شهربانی وقت در آستانه مبارک امامزاده ابراهیم آمل غریبانه به خاک سپرده شد.