او لذت باسواد کردن دانش آموزان مناطق محروم را بهترین لذت زندگی اش می دانست. وقتی به شهادت رسید، دستنوشته هایی از وی به دست آمد که در آنها، این عبارات به چشم می خورد: «تنبیه مالی به خاطر خلف وعده، تنبیه به خاطر کار کردن بدون وضو، تنبیه به خاطر تاخیر در نماز اول وقت.» و همه این نوشته‌ها نشان می‌داد که علی بیطرفان، به خودسازی توجه داشت؛ بر آن تأکید می ورزید و معتقد بود که اگر کسی رابطه بین خودش و خدا را درست کند، خداوند هم رابطه او را با مردم درست خواهد کرد. همکاران و دوستانش نقل می کنند که نسبت به بدگویی و غیبت افراد بسیار حساس بود و اگر پیش می آمد، تلاش داشت تا بحث را تغییر دهد؛ «رویه علی درباره حرف زدن دیگران پشت سر دیگران مشخص و تغییرناپذیر بود. فرقی نمی کرد که با مدیر کل اداره جلسه داشت، در سنگر جبهه بود و یا در جمع خانواده. تا جایی که می‌شد، مانع بود. مدام تلاش می‌کرد تا حرف را عوض کند و البته اگر موفق نمی شد، یا علی می گفت و جمع را ترک می کرد.»