وصیت نامه شهید طلبه سید عبدالصمد امام پناه: صوفی به ره عشق صفا باید کرد عهدی که نموده‌ای وفا باید کرد پدر و مادر گرامی، برای آخرین بار دستتان را می‌بوسم و امیدوارم همیشه ایام را مثل امروز خوش بگذرانید. چون دیدم آمادگی پذیرش واقعیت را ندارید، لذا مجبورم این‌گونه خداحافظی کنم. ولی راضی نمی‌شوم، دلم می‌خواست صاف کنار هم بایستید و من پایتان را ببوسم و بعد با روی گشاده و بشاش از همدیگر جدا شویم. البته باز هم به همدیگر می رسیم. ان شاءالله اگر خداوند بخواهد، در آن دنیا تلافی می‌کنم. چون این دنیا را کوچک‌تر و پست‌تر از آن دیدم که بتوانم به وسیله اشیایش شما را مسرور کنم. علی‌اَیّ‌ُ‌حال، من این را از خداوند سال‌ها است که خواسته‌ام و منتظر بودم. حال خداوند راضی شده و جوابم را داده است. پس شما هم راضی باشید به رضای خداوند و بدانید هر حرفی غیر از این کفر و وسوسه شیطان است. اگر بغضی هم دست داد، فقط و فقط به یاد مصائب اباعبدالله الحسین -علیه‌السلام- اشک بریزید. چون من گناهکار و عاصی چیزی نیستم که قابل این باشم. هر چه هست در دامن این بزرگواران است. گریه کنید تا دست همه ما را بگیرند. از مادرم حضرت زهرا -سلام‌الله‌علیها- صبر بخواهید. او بود که مرا به ساحل نجات رسانید و الاّ خدا می‌داند در چه سرگردانی‌ای بودم. مبادا فکر کنید که مرا از دست داده‌اید. بهتر است از قول شهید بهشتی برایتان بگویم که می‌گفت: ما شهیدان را از دست نداده‌ایم، بلکه به دست آورده‌ایم و غلط است که می‌گویند از دست رفته؛ خودمان هم موقعی به دست می‌آییم که روزی به شهادت برسیم. وصیتی هم دارم که نگذارید بعد سوء استفاده‌ای بشود. از همه آشنایان حلالیت بخواهید. والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته.