6.85M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
🔰 نان کپک زده مثل علف خاطرات ننه سکینه مادر سردار شهید علی شفیعی : 🔺یه روز اومدم خونه دیدم یه کیسه نونی وسط اتاق. گفتم : اینا از کجا آوردی؟ راستش بگو؛ گفت : مادر من که نمی خواهم به تو دروغ بگم. امروز تو کوچه میومدم گفتم : خدایا امروز خیلی گشنمه یه لقمه نونی برسون من بخورم. دیدم یه کیسه نونی پشت یه دری گذاشتن. برشون داشتم آوردم شستم خوردم تو هم بخور. گفتم : نگاه کردی تو این نایلون چیه ؟ گفت : مردم دیونه ان اینا می ریزند بیرون سبز شده بودن عین علف ها ولی علی شسته بود اینا خورده بود. همیشه می گفت : این اجر خدا خدا امتحانم می کنه می خواه ببینه ظرفیت دارم.